بسم الله الرحمن الرحیم

اعتدال یا اعتدال گرایی واژه ایست که این روزها در گفتمان سیاسی کشور بسیار  پر کاربرد شده و بر گرفته از شعار رییس جمهور منتخب  است
به نظر می رسد نشر دهندگان  آراء  رییس جمهورمنتخب در آستانه شکل گیری دولت جدید تلاش دارند تا کلمه اعتدال  را پر رنگ تر از کلمات دیگرش جلوه دهند که این موضوع اندکی جای بررسی دارد  البته بدیهیست  که  اعتدال گرایی   ریشه در عدل و عدالت دارد و نیز همواره عدالت خواهی  با فرهنگ دینی وایرانی مردم ما عجین بوده است
  در فرهنگ سیاسی کشور عدالت طلبی  در ظهور بروز انقلاب اسلامی  نقش محوری واساسی داشته است ودر طول سه دهه گذشته عدالت خواهی از ارزشهای گفتمان انقلاب اسلامی واز بدیهیات آن محسوب میشود
اما آیا بیان  مستمر اعتدال در گفتمان هواداران  آقای روحانی از جنس عدالت خواهی است ؟

در نگاهی کوتاه به گذشته یعنی دهه دوم انقلاب  می بینیم این واژه در زمان کارگزاران در بخشهای اقتصادی  دولت به شکل کلمه "تعدیل "  به کار گرفته شده که با  افزایش قیمت کالا و خدمات از آن به نام  "تعدیل قیمتها " یاد میشد و در سخنان مسئولان وفت  بسیارمتداول بود  ودر آن زمان بسیاری این سوال را مطرح میکردند چرا از "تعدیل"  فقط برای گران کردن کالاها و نه برای کاهش قیمت  استفاده می شود؟!!
امروز هم اطرافیان رییس جمهور منتخب درتعبیر و مغهوم  اعتدال به میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط  تاکید دارند که در ظاهرکلام  زیبا ومتین و مورد پسند همگان به نظر میرسد ولی تاکید بیش از حد بر این مطلب در ناظران امور سیاسی کشور اندکی نگرانی ایجاد میکند که نکند شعار  این اعتدال اندک اندک  به چماقی برای متهم کردن افراد به افراط و نفریط یا مفاسا حسابهای سیاسی با اشخاص ، همچون کنار گذاردن آنها از مصدر امور تبدیل گردد ؟ از طرفی خدای ناکرده نکند برای اثبات اعتدال گرایی ، اعتقاد به ارزشهای انقلاب اسلامی  افراط گرایی نامیده شود و یا اینکه هر حقیقتی به نام اعتدال سر بریده شود
مردم به یاد دارند که در مناظره ها آقای جلیلی به زیبایی بیان کردند "میان حق وباطل راه رفتن میانه روی  نیست " لذا به نظر می رسد که تعریف دقیقی ازچارچوبهای  این اعتدالگرایی برای پرهیز از همان افراط وتفریط خوانده شده لازم است.......
 

                                                                    بسم الله الرحمن الرحیم

افتراق ، بی تقوایی و دعوای اصولگرا نمایان منجر به ظهور و بروز طیف مقابل آنان  با شعار ناجی اقتصادی کشور گردید
خود شیفتگی مدعیان اصول در رقابت مخرب با یکدیگر و بدون تحلیل آثار نتایج عملکرد نا بخردانه خود و سرگردانی آنان در حول انحراف  ساخته و پرداخته فتنه  موجبات واگذاری عرصه فعالیت ، احتمالا به سکولارها ولیبرال مسلکان را فراهم کرد
به نظر میرسد این قصور بزرگ اصولگرانمایان که سرخوردگی مردم از آنان را در پی داشت نیاز به بررسی و ارزیابی دقیق  توسط آگاهان مسائل این طیف در فرصتی مناسب دارد  اما به اختصار می شود عنوان کرد غفلت از فتنه  و پرداختن به جنگ قدرت و تفسیر جایگاهها همچون در راس امور بودن مجلس یا قوه مجریه بزرگترین قصور مدعیان اصول بود که بی تقوایی وافراط در تخریب یکدیگر به جای پرداختن به مشکلات معیشتی مردم در نهایت موجب برگشتن الطفات مردم از این طیف و  سلب مسئولیت خدمت از آنان گردید که در ادامه شاهد همین رویکرد مردم در انتخابات آتی مجلس خواهیم بود هر چند معتقدم که تعدادزیاذی از همین نمایندگان فعلی به سرعت تغییر ماهیت داده وحتی خود را مادر زاد اصلاح طلب معرفی میکنند!!!
در مجموع فضای فعلی عرصه سیاست کشور که به قول برخی  فضایی روحانی گشته است!! امید می رود با خرد ورزی و توجه به منافع ملی از اشمئزاز لیبرالیسم و سکولاریسم آکنده نگردد .......

به نام آن قادر

روز حماسه حضور نزدیک است ولی شاید هنوز دستهای برخی ازبرگه رای به اصلح خالیست
در دوسوی جریانهای غالب سیاسی هنوز عده ای حیران انتخابند شاید در جبهه اصلاحات این حیرانی کمتر باشد ولی در طیف علاقمندان به اصول به علت تعدد کاندیداها انتخاب اصلح کمی مشکل به نظر میرسد .
 وجود ولایتی . قالیباف .حداد وجلیلی به عنوان نامزدهای طیف اصولگرایی انتخاب را برای اسلام گرایان اندکی سخت کرده هر چند امید می رود  که شاید در مدت باقی مانده تا روز سرنوشت لیدرهای اصول گرا عاقلانه ودلسوزانه بتوانند برسر معرفی  یک کاندیدای نهایی به اجماع  برسند
اما چرا جریان اصولگرایی  مردمی ، در انتخاب اصلح اندکی مردد به نظر میرسد؟!
در بررسی افکار لیدرهای اصولگرایان (یا دقیقتر بگویم "مدعیان اصول"  چون معتقدم اصول گرایی واقعی با  بصیرت وعقلانیت سیاسی برخاسته از کمال فهم دینی  همراه است ) میشود نواقص بسیاری دید که خیز برداشتن جمع زیادی از این طیف  برای نشستن برکرسی ریاست جمهوری در مرحله نخست نام نویسی  خود نشانه ای از این نقص درایت است وبه  علت پراکندگی تصمیم گیران و خودشیفتگی سیاسی در این جناح  ونیزتاثیرفتنه گری فتنه جویان در اختلاف افکنی میان این طیف   ، شاهدیم  واقع نگری و دلسوزی  حقیقی برای نظام در مدعیان اصول  رنگ باخته است
برخی معتقدند ورود  بی محابا و پر تعدد مدعیان اصول به عرصه انتخابات نشان از افول خرد  جمعی اصولگرایان دارد که موقعیت سیاسی کشور را درست ارزیابی نکرده و با وحدت شکنی پر تعداد ظاهر شدند اگر چه شورای نگهبان صلاحیت  بسیاری از آنان برای ریاست جمهوری محرز ندانست و کمترشدن تعداد داوطلبان این جناح شاید  توانست اندکی آب رفته  را به جوی برگرداند ! ولی بازهمین   تعداد نامزدها  می تواند شکست آراء اصول گرایان را به دنبال  داشته باشد
میخواهم بی پیرایه بگویم  مدعیان اصول  به علت آنکه  به دنبال نخود سیاه انحراف افتاده  و تنها  به عزل مرتضوی و ناکام گذاردن مشایی می اندیشیدند ازخطر  جریان  توطئه ای موذیانه و بر انداز  غافل شدند
 اصولگرا نمایان با تعرضات خود به دولت ، لگد مال کردن کارهای دولت نظام جمهوری اسلامی را از توفیقات خود پنداشتند و در هم کوبیدن هیبت احمدی نژاد را برای همراه کردن مردم با خود کافی دانستند  و بدون هیچ برنامه ریزی و آینده نگری ناگهان خود را در میدان انتخابات دیدند و بدون تدبیر و درایت  وارد این عرصه خطیر و بازهم  سر مست باده غرور شکست احمدی نژاد و هاشمی  در راند نخست شدند   ولی غافل از آنکه حریف ابتدا خود را تضعیف شده جلوه داده و اکنون در میان اختلافات اساسی و غفلت مدعیان اصول به دنبال میدان داریست
 در یک ارزیابی دقیق و به دور از خود شیفتگی میتوان دید مدعیان اصول  در آستانه باختن کامل  قافیه عرصه به اهالی  فتنه هستند.
البته ناگفته نماند حماقتهای سیاسی طیف احمدی نژاد  بدون تاثیردر تضعیف جناح موسوم به اصول گرا نبوده است
 در مجموع میتوان گفت اوج  اختلاف اصول گرایان در مناظرها حتی ساکتین فتنه را هم متعجب کرد!! و به نظر میرسد اجماع کردن بین کاندیداهای اصولگرا برای نامزدی واحد  هر چند سخت به نظر میرسد ولی باتوجه به آشکار شدن توان رقیب برای دست یازی به کرسی ریاست جمهوری   از میان دعواهای پوچ مدعیان اصول ،این وحدت  ضروری است
شاید اگرمدعیان  اصول با درایت و بصیرت حقیقی اصول گرایی وارد میدان رقابت میشدند واز میان داوطلبان متعددشان شخصیتی را که میتوانست اقبال عمومی بیشتری را جلب کند انتخاب می کردند که به نظر میرسد شایسته ترین فرد در میان آنها به لحاظ شناخت بیشتر مردم ازاو  لنکرانی بود اکنون درماندگی این طیف شاید بسیار کمتر مینمودهر چند جلیلی همه شایستگیها را دارد ولی دربین اصول گرا نمایان به وی چندان رغبتی نیست...... 

به نام آن رحمان

رفتار مغایر با عقلانیت سیاسی احمدی نزاد در معرفی مشایی مرا همچنان در شوکی بزرگ فرو برده که به هیچ وجه دست ودلم برای نوشتن وترسیم  مسائل اتنخابات  رغبتی نشان نمیدهد! ولی چه می توان کرد  که باید گفتنی ها را گفت قبل از آنکه زود دیر شود!
8 نامزد انتخاباتی در فضایی که از صداوسیما خواسته شده تا ایجاد کند!  نظرات و آراء خود را در باره مسائل مختلف ، به صورت شفاف وبی پیرایه بیان می کنند که تقریبا همه آنها  در به چالش کشیدن  اقدامات دولت نهم ودهم در همه ابعاد کم وبیش نکات مشترکی دارند واز هر گونه سلمه ای  به دولت فعلی دریغ نمی کنند روحانی و عارف  بی محابا همه کارهای دولت  را  در ابعاد مختلف اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی اجتماعی به زیر سوال می برند وقالیباف ، رضایی و ولایتی هم ازتلاش برای به زیر تیغ کشیدن کارهای دولت فعلی کوناهی نمی کنند  و الباقی نامزدها شاید  منعطف تر می نمایانند
 در مجموع میشود به اختصارترسیم نمود که  گفتمان  مدعیان کرسی ریاست جمهوری در سه قالب جلوه گری میکند نخست گفتمان آرمانی و تخیّلی  دوم گفتمان عوام فریبانه محض یا به قول امروزیها گفتار پوپولیستی   و در نهایت گفتمان واقع گرایانه و مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی است                   هریک از نامزدها در بیان دیدگاه خودبه وفور یا اندکی از این سه نوع گفتمان بهره می برند
دریک ارزیابی سیاسی میتوان عنوان کرد  عارف و روحانی  سعی میکنند در مطالبشان  با ردیف کردن  واژگانی چون آزادی بیان و رفتار، حقوق شهروندی ، پرهیز از فیلترسایتها و گسترش پهنای باند اینترنت ، آزادی ماهواره ، تعدد رسانه ها براساس سلایق ، برقراری ارتباط با دنیای خارج  ،ممیزی نداشتن سینما وهنر، ذائقه عوام را حسابی تحریک نمایند !!یعنی بیش از 80 درصد نوع  گفتمانشان عوام فریبانه وتخیلی به نظر میرسد
دراین میان تنها نامزدی که غالب گفتمانش تخیّلی محض است  آقای غرضیست که دربهت  جمله جمیل  "کاهش هزینه پول "!! و حل همه مسائل کشور، بافی مانده است.البته نباید از معماری وی در وضع واژه شگرف تعدیل قیمتها !! و تو بخوان زنجیره افزایش قیمت تلفن ، آب وبرق وگاز دردوره تصدی ایشان بر مسند وزراتخانه ها غافل بود!
جناب رضایی هم تنها از زاویه اقتصادی به حل همه موضوعات و مشکلات کشور ، مینگرد و تلاش میکند تا عوام را  با یاری جستن از گفتمان  تخیّلی و پوپولیستی  مجاب کند که اومی تواند با برنامه ای دقیق و ایالت بندی کشورمشکلات را مرتفع نماید!!
در این میان موج سواری قالیباف حیرت انگیز است که با به میخ وبه نعل زدن مردم را حیران پیچ و تاب کار خویش کرده و از هر سه نوع گفتنان بهره کافی می برد  و گاهی عوام را بلاتکلیف باقی گذارده است
 ولایتی هم سعی میکند که ازقافله افراد فوق عقب نماند ولی تلاش میکند تا گفتمانش را به گونه ای کادو پیچ کند که   از رنگ وسیاق واقع گرایی و یا ارزشی هم برخوردار باشد
اما جلیلی و حداد به علت شاید بلد نبودن ورود به دوگفتمان قبلی و بیان مباحث در قالب ارزشهای انقلاب اسلامی  از جلب نظرعوام باز مانده  می نمایانند
اما نکته ای که باید به آن در کل مبحث ریاست جمهوری توجه کرد و شاید نیاز به تبیین دقیق و و ترسم جزئییات دارد موضوع اختیارات رییس جمهور است  چرا که نزد  مردم باید این سوال مطرح گردد که صاحبان کرسی ریاست جمهوری  با چه تمهیدات قانونی می توانند به وعده هایشان جامه عمل بپوشانند؟؟!
البته این سوال اساسی درپی  ارزیابی دوران  ریاست جمهوری احمدی نزاد نزد آگاهان مسائل کشور مطرح شده است زیرا بررسی دوره دولت نهم ودهم  نشان میدهد  که مجلس می تواند با تمسک به قانون تراشی  اختیارات رییس جمهور را در عمل به مواعیدش محدود کند.... .

به نام آن غفّار

ورود دولت به صورت مستقیم به عرصه انتخابات با نام نویسی یاران حلقه عدم هوشیاری  و دقت سیاسی  دولتیها  ، در ارزیابی اوضاع و صف بندیهای سیاسی را نشان داد وبه عبارتی احمدی نژادودوستانش همه تبلیغات کذایی غلیه دولت در طول سالهای گذشته را با این حرکت نسنجیده تایید کردند  میتوان گفت  تبلیغات کاذب فتنه برای آمدن و نیامدن مشایی بر مشائربسیط این ساده لوحان حلقه موثر افتاد و بی کیاستهای دولت باحضور مستقیم و نامیمون در انتخابات بازی خورده فتنه شدند
سناریوسازی  و پازل چینی اهالی فتنه با تبلیغ  رسانه ای وسیع برای انحراف افکار خواص با آمدن مشایی وهاشمی نتیجه داد  در واقع آمدن این دو که نماینده دیدگاههای طیف خود می باشند ثمره تلاش 15 ساله لیبرال مسلکان سکولاریا همان ملی مذهبی ها به سر کردگی بنیادهای غرب برای ایجاد انقلابهای  مخملی در کشورهای مقابله جوی مکتب غرب  است 
آشکار سازی نماینده دولت در انتخابات اوج بی بصیرتی وافول عقلانیت و خرد سیاسی احمدی نژاد ودولتمردانش است هر چند همیشه نتیجه آراء مردم غیر قابل پیش بینی به نظر می رسد  ولی تخریبهای رسانه ای وسیع علیه گروه موسوم به انحراف و هاشمی و انصارش در اذهان عمومی شانس انتخابشان را به شدت تنزل میدهد ضمن آنکه جایگاه وشانیت احمدی نژاد وهاشمی در حق انتخاب مردم بر اساس همه شواهد وقرائن سیاسی  و دیدگاه های فعلی مردم به باختی بزرگ نزدیک است
مهمترین اتفاق ممکن در  حرکت اشتباه احمدی نژاد ، پراکنده ساختن اندک افراد معتقد به اصول وارزشهای انقلاب اسلامی از پیرامون خود  است وبا این خود شیفتگی  جای هیچگونه دفاعی از خدمات شایسته دولت نهم ودهم باقی نگذاشته  وهمه این خدمات  به پای این  اشتباه محاسباتی دولت به باد فنا رفته است
نخستین سوالی که به نظر میرسد اینست که  احمدی نژاد با چه استدلالی که از کمال سیاست ورزی حکایت کند شخصی را که درهفت سال گذشته  اکثر محافل سیاسی اورا سوداگر قدرت و لیدر انحراف نامیده اند و حتی اورا نتوانسته اند در مصدر معاون اولی تحمل کنند اکنون وی را برای احراز منصب ریاست جمهوری معرفی میکند؟! و آبروی خود را در معرض خطری بزرکتر قرار میدهد؟!
مهره چینی جدید دولت  با ردیف کردن کوتوله های سیاسی برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری  به خیالی خام وتوهمی ابتر می ماند چرا که به یقین احمدی نژاد با معرفی ناقص الخلقه های سیاسی آراء بسیاری از مردم  برای  حداقل شانس دولت در حمایت از کاندیداهای موجود را از دست داده است ........

به نام حی و قیوم

در غم از دست دادن پدری والا مقام به سوگ نشسته ام که در همه عمر پر برکتش  به تبلیغ آیین شریعت ومذهب ، همتی وافر داشت و خوشه چین مکتب امامت بود

جلوت روحانیش در خلوت عیان تر می نمود وجود پاکش با اجداد طاهرینش ، ائمه اطهار ع پیوندی ریشه دار داشت که ذکر نام طاهر شان تاثیری برخاسته از این رابطه عمیق معنوی را در چهره اش جلوه گر می ساخت . آموزه های مکتب رسول خدا ص واهل بیت ع درعمق جانش نهادینه شده و در رفتار و کردارش هویدا بود .
مهربانی ، تواضع و فروتنی حقیقی نخستین مشخصه این سید جلیل القدر در برخورد بامردم بود و ذره ای کبر و ریا در وجودش راه نداشت اخلاص وبندگی در کردارش متبلور بود به حق لباسی برازنده داشت

هر چه درآمد جاصل از کار کردنش بود با محرومین قسمت میکرد و اگر به علت خالی بودن دستش فقیری را رد می کرد به شدت آزرده خاطر و آنروز را متاثر بود و در نخستین فرصت چشمانش در میان جمعیت آن فقیر رامیجست تا جبران کند
آگاهی به مسائل سیاسی روز ویژگی بارز پدر بود وهمواره ولایتمداری و توصیه بر محوریت ولایت در همه مباخث را برخود فریضه می دانست تقوا به معنای واقعی در وجودش قوام ودوام یافته بودو از همه حلقه های قدرت وثروت پرهیز می کردبا مردم ساده و بی تکلف ، معتمد مردم وسینه اش صندوقچه اسرارشان بود  بسیاری میگفتند دیدنش آرامشی درونی به آنها می بخشید زیرا حقیقتا آیتی از خدا بود........

به نام قادر متعال

با نزدیک شدن به روزهای نام نویسی داوطلبان کرسی ریاست جمهوری که از 17 اردیبهشت ماه آغاز میشود در این روزها  چهره های مختلف سیاسی براساس احساس تکلیف ! مشتاقانه برای پذیرش این مسئولیت خطیر اعلام آمادگی میکنند
بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی بر اساس اغراضی در رسانه ها ، این افراد را در طیفهای اصولگرا، اصلاح طلب ، دولتیها و ومستقل تقسیم بندی میکنند که بخشی  از این طیفها مانند اصولگرایان خود از  تشکلهای مختلفی چون ائتلاف سه گانه ، موتلفه ، پایداری و.....برخوردارند  از بین اینها نکته قابل تامل تلاش موذیانه اهالی فتنه به ویژه ساکتین در زیر چتر اصول گرایی برای القاء جدابودن  دولت از اصول گرایان است این در حالیست که دولت هیچ کسی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری تا کنون معرفی نکرده است ولی هر روزه شاهد مواضع تند وتیز ی در رسانه ها بر علیه دولت و کاندیدای خود خوانده شان یعنی مشایی برای دولت هستیم وحتی پیشاپیش شعار زنده باد بهار را برای دولت منظور و هم صدا با بی بی سی آن را شعار  دولتیها در انتخابات   می خوانند ولی ظاهرا این دروغ اهالی فتنه و اصولنما گرایان گرفته و حامیان دولت هم اکنون آن را زمزمه میکنند.نمیدانم  خدا را چه دیدی که ناگاه همین شعار رای آورد!!!

بیان این نکته خالی از لطف نیست که بدانیم  اصولگرانمایان باتحریک فتنه جویان  ، دشمنیهای آشکار و پنهان متعددی علیه  دولتیها در رسانه های خود به راه انداحته اند که این روش غلط  دولت را با دور کردن از دامن اصولگرایی  آنانرا را تبدیل به رقیب اصول گرا نمایان  درانتخابات مینماید و  ناخواسته آراء سیاری رابه کیسه دولت واریز میکنند

متاسفانه به نظر میرسد با لیدر شدن بخشی از ساکتین فتنه درطیف  اصولگرایی  درایت و تدبیر سیاسی در آنان افول کرده و تعدد تشکلها و کاندیداهایشان نشان میدهد که  به اختلاف وتشتت مبتلا گشته اند  البته این افتراق در اصولگرایان محصول بیش از 7 سال  تلاش مستمر رسانه ای لیبرال مسلکها ، تنکنو کراتها  یا همان سکولار ها در قالب  اصلاح طلبان کشور است
 اوج بی تدبیری برخی  در قالب اصولگرایی کوشش آنان برای جدا نشان دادن جبهه پایداری از اصولگرایان و منتسب کردن آنان به حامیان دولت است که ابعاد این تلاش در روزهای آتی شفافتر میشود
از طرفی فتنه جویان با فتنه های رسانه ای خود در زمان تصدی دولت نهم و دهم   به جداسازی ظاهری دولت  از بدنه اصولگرایی به منظور تشتت آراء مردمی در انتخاب یازدهم همتی وافر داشته واکنون  بستری برای حضور طیف خودبا تضعیف رقبا  فراهم می پندارند  اما مردم نشان داده اند که آرائ آنها همواره بسیاری از فعالان وتحلیلگران سیاسی را غافلگیر میکند

به هرحال به رغم  تقسیم های فوق که به دنبال تعدد سازی گروه های مختلف درگیر و افزایش نقش آنان در انتخابات  است  اگر بخواهیم شفاف سازی کنیم باید گفت عموما تجربه دوره های گذشته نشان میدهد تاثیر گذاری  گروه های معرف داوطلب کرسی ریاست جمهوری در تصمیم گیری مردم کمتر شده است اما در مجموع  میتوان  طیفهای انتخاباتی را  در  دو قالب  عمده اسلام گرایان با تعبیر اصولگرایی  و سکولارها یا همان تعبیر اصلاح طلبی دانست هرچند به نظر میرسد فتنه باعث شده افراد در این قالبها اندکی رنگ ببازند  ولی  در نهایت مردم  داوطلبان را جدای از گروه های معرفی کننده اش باکم رنگ با پر رنگ بودن هر کدام از   شاخصه های اعتقاد به اصول یا اصلاحات  ، در و جود کاندیداها ارزیابی میکنند   یعنی نمی توان گفت اگر شخصی را اصولگرایان معرفی کرده اند  دیگر اواز نظر مردم  یک اصولگرای واقعیست  بلکه گرایش واقعی داوطلب ریاست جمهوری   با تاثیر پذیری  رفتار سیاسیش از  هر  کدام  از دو شاخصه اصول یا اصلاح طلبی است که نشان دهنده خواستگاه واقعی او در نزد مردمست به طور مثال علی مطهری از طیف اصولگرایی برای مجلس هشتم معرفی شد  ولی در عمل در هیبت  حامی سکولارها پدیدار گشت
در واقع در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به نظر میرسد گروه ها نقش اساسی خود برای جمع آوری اقبال عمومی به کاندیداها یشان را از دست می دهند وبیشتر  داوطلبان خودبا شناختی که از مواضعشان ارائه میدهند  مورد انتخاب مردم  قرار میگیرند.....

به نام هستی بخش

سلامی بهاری بر شما نیکان که از سر لطف گاه وبیگاه به این ویلاگ سزی  میزنید و دل نوشته هایم رو با نگاه های زیباتون آذین میکنید و  به برکت نام حضرت زهرا (س) که این ایام متغلق به آن بانوی دو عالم است سال نو را سالی سرشار از سعادت و سرور برای  همه شما بزرگواران  آرزومندم وعزت وسر افرازی را برای همه مسلمین و ملتم به ویژه در مقطع سرنوشت ساز انتخابات از آن قادر  رقم زننده حوادث شب و روز خواهانم  و وحدت وهمدلی را برای مسئولان آرزومندم  ........

چرا نرخ ارز کاهش یافت ؟! در پی افت و خیزهای نرخ ارز از یک سال پیش تاکنون نیز در چند روز گذشته شاهد بیشترین کاهش  نرخ ارز به  میزان  500 تومان بودیم تحلیلهای بیشماری در باره علل این کاهش بیان شده که خلاصه این تحلیل ها عبارت است از اینکه
- ایران مذاکرات با 1+5 را مثبت ارزیابی کرده  و این  ارزیابی مثبت بربازار تاثیر داشته است
-  سخنگوی 1+5 هم روند مذاکرات را خوب عنوان کرده است
- رسانه های غرب از عقب نشینی غرب در برابر ایران با پذیرش برخی از پیشنهادات ایران سخن گفته اند
- تصمیم های بانک مرکزی و نظارت بر نحوه عرضه ارز و کمک دستگاهها برای کنترل سودجویان
- اعلام مرکز مبادلات ارزی مبنی بر ورود ارز صادر کنندگان کالا به این مرکز
- رییس جمهور  درمصاحبه اخیر وعده بهتر شدن اوضاع اقتصادی را داده است
- نشست کار گروه اقتصادی دولت با صنایع و بازار توانسته بر نرخ  ارز اثر بگذارد
-ازهمه شاید تاثیر گذار تر بیان وزیر امور خارجه در همایش فرماندهان مرزبانی ناحا مبنی براینکه (...از امروز  تحریم‌ها نه تنها تشدید نخواهد شد بلکه شاهد رفع تدریجی آن‌ها خواهیم بود،تفأل به خیر می‌دانیم.)
 در رسانه های مختلف عنوانهای فوق مهمترین علل تاثیرگذار بر بازار ارز برشمرده شده است ولی به نظر حقیر شاید این عوامل هر کدام بر بازار موثر  بوده باشد اما به نظر میرسد ارتباطی بین کاهش نرخ ارز و عرضه سکه های بانک مرکزی وجود دارد ! یعنی برخلاف تصورات خوش بینانه در تحلیلهای فوق بر خلاف عرف اعلام شده کارشناسان اقتصادی ، این کاهش را از بعد سیاسی ، تصنعی میدانم

اساس این تعبیر  ، مرسوم بودن روال بازار ارز   در ماه های گذشته است چون همیشه برخی از عوامل یاد شده مثل  سیاستهای بانک مرکزی ، سخنان رییس جمهور و نشستهای اقتصادی نتیجه عکس در بازار داشته و برعکس موجب افزایش نرخ ارز می شده است که این افزایش نه دلیل اقتصادی بلکه علت سیاسی برای درهم کوبیدن سیاستهای اقتصادی دولت داشته است که هجمه های رسانه ای از قول مسئولان غیر دولتی مؤید این آشفته سازیهاست  براساس همان معیارها می نوان گفت این کاهش مقطعی بازی سیاستمداران یا بهتر بگویم ترفند مافیای قدرت وثروت برای بی اثر کردن حرکت بانک مرکزی در جمع آوری نقدینگی  با فروش سکه است لذا شاهدیم که از دیروز برخی از خرید کنندگان پشیمان شده و خواستار باز پس گیری نقدینگی پرداختی خود برای سکه شده اند  وار طرفی بانک مرکزی مجبور به کاهش نرخ سکه هایش  شده است  هرچند که معتقدم موضوع نقدینگی آدرس غلط برای بر هم زدن اوضاع اقتصادی است چرا که با وجودآنکه همه  کارشناسان به اصطلاح اقتصادی به ویژه مجلسی ها از دادن عیدانه دولت به مردم ناراضی بوده و آنرا تزریق نقدینگی می دانسته اند ولی چگونه شد با وحود واریز شدن جبرانی  به مردم به جای افزایش نرخ ارز این روزها شاهد کاهش نرخ آن هستیم ؟! آیا این نشان دهنده آن نیست که تئورهای آکادمیک اقتصادی در اقتصاد کشور ما کمتربها دارد؟!

برخی معتقدند بیشتر از عوامل اقتصادی مهمترین عامل نوسان بازار تاثیر گذاری های روانی به کمک شایعه بر بازاراست یا به عبارتی جوسازیهایی که عده ای تریبون دار  با دراختیار داشتن مزدوران رسانه ای خود اعم از خبر گزاریها ومطبوعات  هدفمندانه  برای تامین منافع خود و برهم زدن نظام اقتصادی سیاسی کشور تلاش میکنند .
ولی اهداف نقش آفرینان پشت صحنه  این کاهش ارز چیست؟!
 نخست تحقق نیافتن سیاستگذاری بانک مرکزی برای جمع آوری نقدینگی با پیش فروش سکه
 دوم  نظرات مثلا کارشناسی آنها در رسانه ها برای کارآمد و  جذاب نبودن قیمت گذاری نرخ سکه های عرضه شده اثبات  می شود
 سوم نگران کردن تعداد اندکی از مردم که بخشی از نقدینگی شان را در آشفتگی بازار تبدیل به ارز کردند و سرازیر شدن آنها در مقطعی به بازار برای فروش ارز  وسپس  ارزان خریدن ارز مردم  و گران فروشی ارز در مقطع بعدی  پس از کاهش عرضه ارز در بازار
 چهارم   بی ثمر نشان دادن پرداخت عیدانه به مردم پس از برهم زدن بازار در روزهای آینده و اشتباه خواندن این پرداختها واینکه تزریق نقدینگی موجب افزایش نرخ  ارز (در روزهای آتی) شده  از جمله هدف گذاریهاست
 و در نهایت  آنها بار دیگر با سر دادن اعتراضاتی در بی تدبیر خواندن مدیریت  دولت منتخب مردم در سیاستگذاری اقتصادی ، بار دیگر بستر  بازار را برای لجام گسیختگی بیشتر فراهم میکنند

  همچنین  احتمالا  باهماهنگی ایادی داخلی در چند روز آینده شاهد اولتیماتوم غرب درباره انرژی هسته ای و ایجاد  شوک به بازار خواهیم بود که مقدمات آن امروز با اجلاس لابی صهیونیستها موسوم به آی پک در آمریکا  و تصمیم سنای آمریکا براساس طرحی  مبنی بر  دائمی شدن سالانه تحریمهای ایران فراهم شده است و از طرفی ایادی داخلی بازیخورده آنان  برای تحقق اهداف  منفعت وقدرت طلبانه  خویش  در آستانه ورود به صحنه آمادگی نامزدهای انتخابات آتی ، بسیار ساده می توانند بر روی شخصیتی به عنوان   ناجی کشور برای برون رفت از این اوضاع نابسامان سرمایه گذاری و  معرفی  کنند یا مقدمات ایجاد تنشهای داخلی برای فتنه انگیزی با بستوه آوردن مردم ، مهیا کنند

البته  میتوان این برداشت را بدبینانه و به توهم توطئه نسبت داد در حالی که با همه وجود  آرزومندم ، این برداشت از روند باراز فعلی  ارز غلط باشد  یادآور میشوم  نکته ای که نباید از آن غافل بود.... مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین.....

امروز  در اخبار ساعت 14 هنگام اعلام خبر تحویل لایحه بودجه به مجلس ، در گزارشی نیزبسیار آشکار به سخنان اختلافی دوقوه پرداخته شد  که برخلاف رویه صدا وسیما به نظر می رسید  درحالی که این سازمان  داخل نشدن به  اختلافات قوا را همواره رعایت می کرده است

انعکاس سخنان نایب رییس مجلس مبنی بر التزام قانون برحضور رییس جمهور برای تحویل بودجه و مصاحبه رییس جمهور که اعضای دولت را برای ارائه بودجه یکی میدانست  به گونه ای برجسته سازی اختلافات می نمود که از شانیت صداوسیما در اجرای منویات رهبری که پرهیز از دامن زدن به اختلافات است نیز به دور بود.
 البته میتوان این ورود به اختلافات قوا در اخبار صداوسیما را چند گونه برداشت  کرد ابتدا آنکه این ورود خبری با سلیقه شخصی سردبیر وخبرنگار در جهت اطلاع رسانی  ماوقع امروز مجلس بدون توجه به حاشیه های حاصل از  آن باشد
دوم آنکه شاید اطلاع رسانی امروز اخبار مجلس نتیجه سیاستگذاری جدید معاونت سیاسی سازمان در آستانه ورود به رقابتهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری برای بیشتر نشان دادن فضای شفاف اطلاع رسانی در صدا وسیما  است
سوم انکه این اطلاع رسانی با جانبداری برای مجاب کردن طیف حامیان دولت براقدامهای غیر قانونی رییس دولت است
در مجموع میتوان با توجه به توصیه های مکرر رهبری که پرداختن به اختلافات قوا را خیانت به مردم ونظام دانسته اند به نظر می رسد ورود سازمان به اخبار اختلافی ، شایسته این نهاد مستقل از قوا نیست.....