بسم الله لرحمن الرحیم
مطالبی را که در ذیل به آن اشاره میکنم بیانش برایم سخت است وحتی شاید مرا مورد نکوهش دوستان قرار دهد اما انصافا نمی توانم در برابر آن سکوت کنم و چیزی نگویم
دکترجلیلی مجاهد انقلابی جان برکف نظام و حامی واقعی ارزشهای انقلاب اسلامیست که در منصب نماینده کشور در مذاکرات هسته ای به شایستگی از حقوق هسته ای و دستاوردهای آن دفاع کرد و زیادی خواهی های آمریکاییها را ناکام گذاشت و بر این اساس رای بسیاری از عاشقان انقلاب اسلامی ، در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را توانست کسب کند وحقیر در زمره کسانی بودم که افتخار رای به این جانباز بزرگوار دفاع مقدس وسنگربان امروز ارزشهای نظام را داشتم
اما باهمه احترامی که برای این بزرگوار قائلم حقیقتی تلخ این روزها به شدت مرا آزار میدهد و آن جریان تلاش بخش عمده ای از اصول گرایان و ولایت مداران واقعی کشور است که سعی وافری برای مطرح کردن این بزرگ مرد برای تصدی کرسی ریاست جمهوری در آینده دارند و در هر برنامه ارزش مدارانه ای سعی میکنند که جناب جلیلی را به عنوان سخنران دعوت کنند تا مردم شناخت بیشتری نسبت به این سربازبزرگ نظام بیابند
اما آن تلخی که کامم را می آزارد را با شما در میان میگذارم اگر اندکی به فضای انتخابات گذشته برگردیم و یکبار دیگر صحنه های مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری را به نظاره ونقد بنشینیم حقایقی را مشاهده می کنیم که ما را وا می دارد تا تامل بیشتری در انتخاب برگزیده ملت در آینده داشته باشیم
همه به یاد داریم که یکی از موضوعهای جنجالی در مناظرات ، مبحث مذاکرات هسته ای بود که برخی تحلیل گران همین موضوع را نقطه قوت برنده شدن روحانی در انتخابات میدانند جناب جلیلی به عنوان یکی از نمایندگان طیف اصولگرایان و به عنوان مسئول مذاکرات هسته ای دربرابر جناح اصلاح طلبان قرار گرفت در حالی که آقای روحانی و عارف و حتی ولایتی نیز مستقیما نحوه مذاکره وتعاملات آن را به زیر سوال جدی بردند و آن را تامین کننده منافع ملی ندانستند جناب جلیلی تنها سعی کرد مودبانه و با رعایت آداب دیپلماتیک پاسخ گوید در حالی که طرفهای او عوام فریبانه همه تلاشهای نظام در طول ده سال افتخار هسته ای رابه چالش کشیده بودند جناب جلیلی با زبان دیپلماتیکی که در طول سالها مسئولیت مذاکرات آموخته بود از تلاشهای خود دفاع ناقص کرد شاید بیانات او خواص را قانع میکرد ولی به یقین افکار عمومی جامعه از پاسخهای او قانع نشد
به یقین دربرابر چنین موضوع مهمی یعنی مذاکرات هسته ای که تا آن روز مناظره ، خط قرمز نظام و حیثیتی محسوب میشد و مردمی که براین اساس همه خطرات تهدید وتحریم را به جان خریده بودند اکنون می دیدند چه به سادگی با طرح عوام فریبانه "چرخ اقتصاد باید بگردد تا چرخ سانتیفیوژها بگردد " همه افتخارات هسته ای به چاش کشیده شد
همه مردم انتظار داشتند اکنون پاسخهای روشن و قابل فهم با استلالهای قوی ، کوبنده وانقلابی از نفر نخست مذاکرات هسته ای بشنوند و ببینند
اما به نظر میرسد مسئول مذاکرات هسته ای وقت کشورتنها بیان قانع کننده اش این بود که این مذاکرات مطابق با منویات مقام معظم رهبری است والباقی استدلالهای وی به زبان دیپلماسی و عالمانه نه تنها اقناع افکار عمومی را در پی نداشت بلکه امروز شاهدیم این دفاع کم رنگ وحتی ناشایسته منجر به به روی کار آمدن افکار لیبرال مسلک و به تاراج گذاشتن حقوق هسته ای کشور شده است
با توجه به مطلب یادشده به نظرمیرسد در شرایطی که شیفتگان دنیای غرب با رفتار پوپولیستی به دنبال اقناع افکار عمومی هستند مطرح کردن جناب جلیلی با وجود همه فظایل ومناقبش در هنگامه ای که می توانست بسیار کارآمدتر و شایسته تربا برانگیخته کردن غرور ملی در بحث هسته ای و دفاع از منافع ملی بروز وظهور یابد اما این بزرگوار بنا برعلل گفته شده با اقبال عمومی مواجه نشد لذا بازی کردن با مهره ای که در اوج نتوانست برنده باشد اکنون نه تنها عاقلانه نیست
بلکه حرکتی منفعلانه و قابل پیش بینی برای باخت بزرگتر اصولگرایان در انتخابات دوازدهم است
به نظر میرسد اصولگرایان برای موفقیت درانتخابات آینده به جای جناب جلیلی باید به دنبال شخصیتی بگردند که علاوه برداشتن فظائل این بزرگوار بتواند بازبان مردم سخن بگوید یعنی به شخصیتی سخنور نیاز است که علاوه بر بیان عالمانه بلکه با کلام قابل فهم همه قشرهای مختلف جامعه بتواند افکارعمومی را با بیانی ساده ، روان و مردمی خویش برای احیای ارزشهای انقلاب اسلامی تهیج وهمراه سازد ......