سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زلال دل
 
قالب وبلاگ


هنوز مات و مبهوتم با اینکه 
از دیدن این صحنه چند روزی می کذره ولی همچنان دچار سرگشتگی و حیرانی یم گاهی در تنهایی یام این لحظه  جلوی چشمام تصویر میشن و اون نوا درجانم طنین می اندازه و منو در خلسه ای عجیب فرو میبره نمیدونم چرا ؟!
آواِی
جاسوز جانباز فطع نخاعی در دیدار بامقتدای عاشقان که حدیث عشق بود  و گویی شعر بلند   ایثار را می سرایید  شاید  دل هر نظاره گری را طوفانی کرد و موج سوزان سرشک را بر  ساحل دیده نشاند
نوای 
شور انگیز این جانباز درلحظه عاشقی مرید و مراد ، ساز درون هر آزاده ای را کوک میکرد یا چون زخمه ای بر تار وجود انسانیت بود تا خالصانه سرود بندگی حق را بنوازد
هنگامی که نگاه آقا با نگاه این کهنه بسیجی گره خورده بود ناله خرد سوز این اسوه صبر واستقامت هزاران حکایت تلخ وشیرین نا گفته را فریاد میکرد
این آواز چه بود ؟ پزواک صبر ، ترنم دلدادگی ، نوای عاشقی، صیحه انتظار ، بانگ هشدار یا فریاد شکایت  ، استغاثه نیاز ، آه حسرت  نمیدانم چه بنامم این آوا را که هر چه بود چارچوب وجودرا میلرزاند انگار همه عرشیان با او درآن لحطه هم صدا شدند تو گویی ذکر عارفی بود که آسمانیان همراهیش میکردند سرود یا نغمه ای از بهشت بود که برنای او جاری شده بود تا ازحق جدا شدگان را به بازگشت به خویش دعوت کند شاید نفخ صور بود تا ما مردگان زنده نما را به زندگی رهنمون شود
به گمانم هرصاحب خردی که توفیق دیدن وشنیدن این لحظه را داشت همراه باشنیدن این نوا تاروپود وجودش لرزید تا شاید آدمیت خفته اش  بیدار شود
لحظه شیدایی آن امَام و.ماموم صحنه ای ماندگار براذهان و حک بر دل هر پاک تهادی شد تا برگ تابنده ی دیگری از لوح ایثارگری انقلاب اسلامی ورق بخوردَ


[ یکشنبه 90/7/10 ] [ 12:0 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سالهاست مینویسم اما از زبان دیگران برای شما......، بازهم مینویسم ....از زلال دل
موضوعات وب
لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 74
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 104399