سلام

تاسوعا و عاشوراهای حسینیه بهرام اتر جاییه که هرساله وجودموازعشق ، حماسه وشور حسینی پر میکنه ومنو با همه خوبیهای خدا پیوند میده .... 

انگار همین دیروز بود که هنگام غروب عمو محمد با دوچرخه اش اومد خونمون و منو توهوای سرد به این  تکیه آورد یادمه  هفت سالم بود وسپس   سالها شبهای  محرم و صفر به این حسینیه میرفتم و حتی زمانی هم که در منطقه بودم نیز تلاش میکردم که حداقل توی این ایام در هیئت عزاذاری تکیه شرکت کنم ... 

الان هم سالهاست که از راه دور فقط در ایام تاسوعا و عاشورا موفق به حضور در جمع عاشقان اهل بیت (ع) در تکیه بهرام اتر میشم . میشه اینطوری بگم سالی یه مرتبه جهره آشنای ارادتمندان به آقا  که اونها هم هرساله به این حسینیه میان رو از نزدیک میبینم واونجاست که اثر گذشت ایام سال رو با دیدن چهره های اونا درک میکنم  چون  برپایی این هیئت نقطه تلاقی مادر هرسال هست .

میدونید چرا هرسال هرجا باشم باید خودم و به کربلایهای این حسینیه برسونم ؟ چون اونجا انگار پایگاه همه خوبیهها وصداقتهاست  حاج آقا زما ن تبریزی  پیر غلام این حسینیه با اخلاص وارادتی زیبا به آقا ابا عبدالله که از همون بچگی یادم میاد هدایت و برپایی حسینیه رو برعهده داشت و نوای حسین حسین او در هیئت وشبهای جمعه محرم وصفر دل هر عاشقی و جلا میده وحاج اصغر کجوری با نوحه خوانی مخلصانه اش که اشک هرصاحب دلی روجاری ودلش رو مصفا میکنه  وزمزمه وشور سوزناک حاج هاشم صدر که همواره شعر من ازکودکی عاشقت بوده ام حسین جان .....رو که ازدل برمیخیزه وبردل میشینه سر میکنه و گفتم آدمای عاشق تکراری هرساله که  کودکاشون رو به جوونی و جووناشون رو به میانسالی و پیری ند به ویژه هیئت صبح عاشورا که عاشقانه وبا پای برهنه راه می افته ... منو از هرجا که باشم به این حسینیه میکشونه ...

به هر حال خدا رو شاکرم که یک بار دیکه بهم توفیق حضور دراین هیئت و داد  تا زنگارروحم و زدوده و   خونه دلمو ازمهر بهترین خلایقش پر و عرض ارادت بکنم