ماجرای  مشایی و خبرسازیها از وی ازسال 85 تاکنون هراز چند گاهی   در رسانه های اینترنتی و مطبوعاتی از فراز وفرودهای متعددی برخوردار بو د و با جستجوی کلمه مشایی در گوگل بارقم  1,020,000     مواجه میشویم که میتوان تا حدودی به حجم میزان این اخبار پی برد درچندروز اخیر باخبراعلام استعفای وزیر محترم اطلاعات این خبرسازیها با محوریت مشایی افزایش چشمگیر تری داشته است

در مجموع سطح وسیع اطلاع رسانی با محوریت رئیس دفتر ریس جمهور این سوال را مطرح میکند آیا واقعا مشایی پشت همه این جریان سازیها قراردارد؟    یا برخی تلاش میکنند که مشایی را مسئول همه این ماجراها بنمایانند؟

بابررسی دقیق روند شکل گیری اخبار مشایی میتوان به صورت تفریبی عنوان کرد خبر  پایکوبی و دست افشانی رقاصه ها دربرابر مشایی در سفر به ترکیه درسال 85 آغازی بود تا وی را مورد توجه دست اندر کاران رسانه ها با اغراض گوناگون قراردهد و  ازآن پس رسانه ها با زیر ذره بین قراردادن گفتارو رفتار وی تلاش کردند تا ازمشایی چهره ای خبرساز وسوژه  ای خبری بسازند. چرا؟

 اندکی آشنایی افراد با دنیای خبر واطلاع رسانی میتواند دیدگاهی شفافتر برای تحلیل دقیق رویداها وسوژه های خبری ارائه کند آگاهان این عرصه میدانند هیچ رسانه و مطبوعه ای   بدون اهداف تعریف شده ،اطلاع رسانی نمیکند یعنی هر خبری به صرف خبر بودن در پیشخوان اطلاع رسانی قرار نمیگیرد البته این موضوع مغایر با اطلاع رسانی صادقانه اندکی ازرسانه ها نیست لذا به یقین توجه به اغراض رسانه ها در پرداختن به اخبار مشایی دریک تحلیل نزدیک به واقع ضروریست 

براین اساس  مشایی نیز از دیدگاه ژورنالیستی علاوه برجایگاه ومناصب گوناگون به علت ویژگی  سخنوری سوژه ای مناسب برای خبرسازی درراستای اهداف رسانه ای است

ازطرفی اسفندیار رحیم مشایی  به لحاظ شخصیتی باتوجه به شناختی که ازخود با رصد سخنان تحریف نشده اش ارائه کرده است دارای روحیه ای قائم به ذات یابه عبارتی فردی با اعتماد به نفس بیش ازحد بالا است که خودرا غرق شده دردریای معارف دینی ومذهبی میداند ویا خودرا ناخدایی توانا میپندارد که میتواند با دردست گرفتن سکان مهاجه ومباحثه سرگشتگان درطوفان گرایشهای غیر مذهبی را به ساحل شناخت برساند  درحالیکه به زعم وی این خودباوری زیاد و خوشبینی به کامل بودن نفوذکلام وبیان خود موجب شد تا شاید ندانسته آلت دست وسوژه رسانه ها وسیاست پیشگان پشت پرده آنان قرارگیرد و  بدون آنکه اندکی درک کند چه هزینه های سنگینی برای دولت ایجاد کرده است

آگاهان عرصه سیاسی براین باورند که دیدگاههای سیاسی معارض درکشور  که برخی ار آنها  اختلاف اساسی با سیاستهای دولت نهم ودهم داشته ودارند  همواره به دنبال نقاط ضعف دولت برای مستمسک سازی  اعمال قدرت میگردند ودر حال حاضر مشایی را پاشنه آشیل دولت واحمدی نژاد یافته اند

آنان حتی باتحریف گفتار ورفتار مشایی او را چوب لای چرخ حرکت دولت کزده اند که به نظر میرسد   رسانه های معاند آغاز گر این جریان به ظاهر موفق عمل کرده اند وباخبرسازی و تحریک اعتقادات ارزشی اصولگرایان وتبدیل این دیدگاه سیاسی ناب ارزشی به چند گروه منتقد ومعترض به روشهای  دولت هدف اختلاف افکنی خودرا تا تلقین منحرف بودن برخی از دولتیها  تحقق بخشیدند

با نیم نگاهی کاووشگر به اخبار روز ورصد روشهای خبر سازی این دسته از رسانه های با مشی لیبرال ، روی دیگر سکه را میتوان دید که چگونه قلم بدستانی که اعتقاد چندانی به دین ومذهب ندارند نزد علما ومراجع میروند وباطرح دیدگاههای گاه تحریف شده این فرد پاسخهایی درمذمت وی برای ضربه زدن به دولت کسب میکنند علاوه براین تلاش می شود تا با اختلاف افکنی بیشتربین اصولگرایان  مشایی را سردمدار فتنه واقعی مطرح کنند

در مجموع میتوان گفت که مشایی با درک نکردن این موضوع که رسانه ای شدنش جه خطراتی را بردولت تحمیل کرده است همچنان باجامع الاطراف پنداشتن خویش و در پیش گرفتن منش تساهل و تسامح  وابرازنظز هایی که جامع ومانع نیست خوراک تبلیغاتی وسیعی برضد دولت  وحتی اصولگرایی فراهم میکند  

 با توجه به اینکه این موضوع چالش اساسی برای خدمات احمدی نژاد است  شخص رئیس جمهور با همه اعتمادی که به مشایی دارد میتواند با تحلیلی دقیق از هزینه سازی مشایی براساس اتقو فی مواضع التهم وضرورت حفظ دیگر یاران معتقد به ارزشهای انقلاب اسلامی  خود ،  وی را با خلع ید ازبرخی مناصب از دسترس رسانه ها دور کند  از طرفی توجه  گرایشهای اصولگرا به توصیه های  حکیمانه رهبری مبنی براصل قرار ندادن فرعیات میتواند خطر بازی خوردن آنان  از رسانه های اختلاف افکن  را دور کند