سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زلال دل
 
قالب وبلاگ

 

                                      بسم الله الر حمن الرحیم

 

در روزهای اخیر زمزمزمه های مشترکی از اردوگاه غرب چه در داخل و خارج از کشور به گوش می رسد که نشان دهنده تلاشی برای ملغی کردن توافق ژنو است زیرا ظاهرا  به نتیجه رسیده اند که بیشتر از اینها می توان از ایران امتیاز گرفت و لذا باید  بر کسانی که همچنان در ایران بر اصول واعتقادات انقلاب اسلامی پای می فشارند عرصه را بیش از اینها تنگ کرد
به رغم آنکه بسیاری از دلسوزان نظام مخالفت خود را در ورود به توافقی نا برابر غیر معقول و در تعارض با منافع ملی اعلام کرده اند ولی اکنون در عمل انجام شده بین بد وبدتر یعنی توافق نیم بند و برهم خوردن آن که تبعات بدتری را برای نظام به همراه خواهد داشت مجبور به پذیرش این واقعیت تلخ هستند هرچند معتقدند ای  کاش  هرگز چنین توافقی شکل نمی گرفت

اما این روزها در  بررسی گفتارمقامات یا بهتر بگویم دست نشانده های صهیونیستها درغرب به وضوح می توان پشیمانی از  توافق نیم بند ژنو را به منظور برهم زدن آن ملاحظه کرد ونیز برخی ایادی آنها در داخل هم تلاش میکنند با وجود پیشگامی در به ثمر رسیدن این توافق اکنون در قامت همراهی با مقابله کنندگان با زیاده خواهی غرب پالس به هم خوردن توافق ژنو را در ذهن مردم  عادی سازی کنند
با توجه به مطرح شدن مباحث دیگری در اردوگاه غرب  مبنی بر اینکه ایران باید حمایت از سوریه و حزب الله  را کنار گذارد ویا  وضعییت حقوق بشر در ایران  باید بررسی  گردد نشاندهنده افزایش توقعات جدید غرب  از ایران در مذاکرات آتی است که به وضوح قابل پیش بینی بود و تلاش دارند تا این موضوع ها را با مذاکرات هسته ای و توافق ژنو گره بزنند تا بخیال خود ایران را وادار به تسلیم بیشتر کنند لذا همه سعی آمریکاییها و صهیونیستها برای برهم زدن این توافق مقدماتی وامتیاز گیری بیشتربا تهدید ایران به اجرای تحریمهای بیشتر و  همجنین اعلام آمادگی ایادی داخلیشان برای همراهی با آنان برای رسیدن به هدف بطلان  توافق است 

جالب است که سایتها و مطبوعات زنجیره ای  وابسته به تفکرات لیبرالیستی  مدام شکننده بودن توافق ژنو وبدیهی بودن بی اعتباری توافق ژنو  در صورت وضع تحریم از سوی غربیها را تبلیغ میکنند 

به نظر میرسد در ادامه سناریوی فوق همچنین تلاشی در داخل در حال شکل گیریست تا   برهم خوردن احتمالی توافق ژنو را در آینده به اعتراضات و کار شکنیهای برخی از اصولگرا ها در داخل نسبت دهند یعنی به گونه ای واتمود کنند که اصول گراها دولت را وادار کردند که  دیپلماسی فعال در حفظ  دستاوردهای این توافق را  به کنارگذاشته  تا دائم برشکننده بودن  این توافق صحه گذارند و در نهایت از بد به بدتر گرفتار شویم شاید بشود بازتاب نیافتن دقیق  سفر لاوروف وزیر خارجه روسیه به ایران  در رسانه های داخلی وحتی در رسانه ملی را در راستای عدم دیپلماسی فعال وزارت خارجه برای حفظ منافع ملی ارزیابی کرد

شاید این توضیح لازم باشد  غربیها در تحلیلهای ناقص وابتر خود پذیرش توافق ژنو  از سوی ایران را نشان از استیصال و ناچاری جمهوری اسلامی ارزیابی کرده اند ومی پندارند این توافق نیم بند  موجب نجات  جمهوری اسلامی ایران  از تحریمهای فلج کننده به خیال خودشان کرده است لذا با همکاری اذناب داخلیشان میخواهند همین توافق نیم بند را هم برهم بزنند تا تحریمها ادامه یابد و به خیالشان درادامه به شورشهای عمومی منجر شود......


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/9/21 ] [ 4:22 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]

                                  

                                  بسم الله الرحمن الرحیم

علاوه بر گزارش دیشب رییس دولت !!!..... این روزها شاهد برگزاری همایشهای گوناگونی با موضوع های اقتصادی در کشور هستیم که سخنرانان آن بیشتر معاون اول  رییس جمهور و  وزرای اقتصادی و یا رییس دفتر رییس جمهور است که با همان ادبیات قدیمی دوره تصدیشان دردهه 70 سخن میگویند انگار زمان متوقف شده یا دو دهه به عقب برگشته است علاوه برتکرار مکررات گذشته تنها نو آوریشان در سخن سراییها به کار گیری  لحن طلبکارانه وارائه همان آمارهایی که  قبلا دروغ می خواندند به جای پاسخگویی و ارائه راهکارها وتصمیمهای مدیریتی  به عنوان مسئول است 
میگویند مردی می گریخت گفتند از چه میگریزی گفت از دست بدهکارم میگریزم مردم با تعجب گرد او حلقه زدند که ماجرا چیست که دیدند مرد دیگری با شیون وفریاد از راه رسید گفتند تورا چه میشود وی با اشاره به مردی که میگریخت گفت از این مرد شاکیم او مرا بیچاره کرده و به خاک سیاه نشانده است گفتند چه ظلمی در حق تو کرده است گفت من مردی فقیر بیشتر نبودم و عائله ام هم  جز اندکی خوراک بخور ونمیر از من انتظاری نداشتند ولی سال گذشته از این مرد قرضی خواستم واو  با پرداخت صد  دیتار قرضی به من اکنون مرا علاوه برفقیر بودن بدهکارهم کرده است و اکنون بدهی  آقا به کنارمن دیگر از عهده پاسخ گویی به نیاز های روز افزون خانواده ام بر نمی آیم که این بلا را این آقا با قرض دادنش به من بر سرم آورده است  و از شگفتی روزگارجمعیت با تایید گفتار وی مرد طلبکار را برای قرض دادنش شماتت کردند و او را کشان کشان به محکمه می بردند...... 

راستی دیروز دادگاه احمدی نژاد برگزار شد؟!....
بگذریم حکایت امروز برخی  دولتمردان ما حکایت همان بدهکار شاکی است!! که  رای مردم  را به قرض گرفته اند و جمعیت تصدیق کننده شان همان   مرفهین بی درد در همایشها  به عنوان بخش خصوصی نیازمند حمایت!!! و قلم به مزدهای آنان در رسانه ها هستند
آقایان به جای مرهم نهادن بر زخمها انگار بیشتر نمک برآن می پاشند و یا سعی میکنند استخوان لای زخم گذارند و با سیاه نمایی اوضاع خود را طلبکار همه می دانند 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 92/9/6 ] [ 11:32 صبح ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]


                                بسم الله الرحمن الرحیم

خبر توافق هسته ای ایران و 5+1  امروز به  نخستین موضوع گفتمانی  بین مردم کشورمون تبدیل شده  و امیدهای تازه ای را برانگیخته !! شاید خیلی ها  بیخودی واز سر بی دردی  از چگونگی این توافق که بیش از ده سال مذاکراتش  طول کشیده متعجب باشند و برخی هم سوالاتی رو همینجوری رو هوا مطرح میکنند!! .....
با وجود همه کوتاه آمدنهای ایران برای دستیابی به پذیرش حق غنی سازی  چه تضمینی و جود دارد که  غربیها اتهام تخلف ایران ازروند توافق نامه را دوباره بهانه نکنند ؟!همانگونه که تا کنون  ایران  را به دنبال بمب هسته ای معرفی و منهم میکردند

آیا توافق نامه به منزله متعهد کتبی شدن ایران با ریز شدن در مواردی که می تواند بهانه ای برای اشکال تراشیهای بعدی باشد نیست ؟
 آیا برای موجه نشدن بهانه تراشیهای غرب تضمینی هم گرفته شده  که با هر بهانه ای ایران را مجبور به یک گام دیگر  عقب راندن نکنند ؟!
 چون اصلا  به نظر نمی رسه!! که شرایطی  فراهم شده که غربی ها می توانند خیلی راحت اعلام کنند در بازرسیهای سر زده از آب سنگین اراک تشعشات بیش از حد مجاز مشاهده شده است که نشان از ادامه برنامه غیر مجاز هسته ای ایرانست!! وهمین اهرم فشاری برای مجبور به کوتاه آمدن  نظام از مثلا حمایت از سوریه ویا حزب الله لبنان با تهدید استمرار تحریمها می تواند باشد . چرا که به نظر آنها ایران نشان داد به خاطر تحریمها حاضر به عقب نشینی از مواضع محکم گذشته است پس باز هم می توان ایران را با تهدید و تحریم به کنار گذاشتن مواضع به حقش وادار کرد
راستی  خدا کند این توافق را هیچکسی به معنای تسلیم شدن در برابر غرب بر نشمارد!!!!!!........


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/3 ] [ 1:53 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]

 

                                 بسم الله الرحمن الرحیم

  هر چی تلاش میکنم که از مباحث سیاسی خودمو دور کنم  نمیدونم چرا نمیشه انگاردوز اعتیاد ما  بدجوری  بالاست و ترک آن خیلی سخت به نظر میاد...
 همچون همیشه نظاره گر اوضاع سیاسی هستم  وهمیشه هم باید غصه کج فهمی های  عمده بازیگران سیاسی کشور  را خورد  البته اگر واضحتر بگویم شاید واژه  کج فهمی ناقص باشه وباید گفت بیشتر حود را به کج فهمی زدن است و به تعمد رفتار سیاسی بسیاری از آقایان در صحنه  تابع منافع فردیست تا منافع ملی و نظام ، آدمهای .... که اکنون زمام امور دستگاه اجرایی را در دست گرفته اند آنقدرآش اقتصاد  کشور را با نمک دیپلماسی مذاکرات هسته ای  شور کرده اند  که گمان نمی رود کسی دیگر بتونه شکمش رو ازاین آش شور سیر کنه ...
 متاسفانه آقایان از حول حلیم بدجوری افتادند  توی دیگ !! تکنو کراتهای عرصه سیاسی با ذوق در اشتراکات معنوی با غرب و فهم متقابل درخوی اشرافیگری ، خود را در آغوش عفریته غرب برای معاشقه قرار دادند  واکنون افعی حیله غربیها  آنان را چنان در چنبره  خویش قرار داده که  به حای نرد عشق باختن دیدند هر آنچه دارند را در حال باختنند و دو ریالی کج شان تازه دارد می افتد و میفهمند که طعمه این افعی شده اند و هرچه  راه برون رفت می جویند کمتر میابند
 رهبری حکیم  هم که  دل باختگی آقایان را دید تلاش کرد توپ را به زمین آقایان  خود شیفته اندازد تا  با  آ مدن  محک تجربه  به میان دولتمردان و ملت  یکبار دیگر خوی گرگ صفتی و اشتیاق به درندگی غرب را فهم کنند
متاسفانه بازیگران جدید عرصه اجرا  همه همّ وغمّ خود رابر اساس کشش درونی  به جای توجه به راهکارهای اقتصاد مقاومتی  و اتکا به استعدادها وتولید داخلی  حل مشکل را دربرقراری  رابطه با مستکبران عالم می جویند  و شاید حتی برخی  حاضرند برای خدشه نیافتادن به فهم ناقص خود یا دقیقتر آنکه ترگ برنداشتن  دنیای اشرافی خود  عزت ملی را با  به به و چه چه تو خالی گرگها معاوضه کنند
بگذارید بی پیرایه تر عرض کنم در حالی که غرب در دوره  دولت نهم ودهم غنی سازی هسته ای را پذیرفته بود و بر سر غنی سازی بیست درصد  وبیشتر چانه زنی میکردند  در دوره کنونی آقایان با نشان دادن وادادگی سیاسی یعنی  تاثیر گذار نشان دادن تحریمها برایران و فرسوده نشان دادن خود و ملت و پا فشاری بر مذاکرات با محرمانه کردن گفتگوها ، اکنون حق غنی سازی  سه ونیم درصد را بر روی کاغذ  در یوزگی  میکنند  و به جای نخست مذاکرات در ده سال گذشته برگشتند
به راحتی میتوان پیش بینی کرد که مستکبران غربی به کمتر از ذلت آقایان رضایت نخواهند داد  و فقط به دنبال تعلیقند  واگر نشد  حداقل تعلیق محرمانه را خواستارند  واز تحریمها هم دست برنخواهند داشت تا دست تسلیم کامل آقایان بالا آید
میدانی درد بزرگ چیست اینکه بسیارند کسانی که حاضرند فقط  نان شان در روغن و رؤیاشان به کامشان باشد   و خیلی راحت  این ذلت و سپس عقب نشینی مستمر از سالها استکبار ستیزی این ملت را به بهانه ضرورت کنار گذاردن توهم توطئه!  بپذیرند ......ای دنیا چقدر از تو دلگیرم ....


[ یادداشت ثابت - جمعه 92/9/2 ] [ 12:21 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]


                                      بسم الله الرحمن الرحیم

"گاهی   آدمها  کارهای عجیبی  ازشون سر میزنه!..... امروز پس از شست و شوی سرم حوله ام را برای خشک کردن موها  دور سرم پیچیدم  حوله را به صورتم چسباندم کمی  نفسم تنگ شد !!...

نمیدانم چرا حوله را بیشتر به صورتم فشردم ودستانم را به همین شکل  نگه داشتم !! در همین حالت بر روی زمین نشستم سعی کردم نفس بکشم ولی تنفس کردن سخت مینمود ....سایه سیاه حوله از رسیدن نور به چشمانم جلو گیری میکرد و به سختی نفس می کشیدم نمیدانم چه حسی مرا وا میداشت تا حوله ودستانم را از صورت بر ندارم ...می شد نفس کشید ولی سخت بود.... در همون لحظه اندوهی سنگین بر دلم نشست واین فکر از ذهنم گذشت راستی  نفس کشیدن چقدر مهمه ! ولی  چرا هیچ وقت به این همه مهم بودن این موضوع فکر نکردم یا اگه فکرکردم چرا به این شکل توجه نکردم؟!....

گوشام پر از صدای نفس کشیدنهای عمیقم شده بود و چشمام در تاریکی پس حوله غوطه ور بود و نور می کاوید توی همون لحظه کوتاه چقدر دلم برای دیدن تنگ شده بود!.....سعی کردم دغدغه های مهمم رو به یاد بیارم  اونهمه نگرانیهای مختلف ازبازی روزگار با خودم ،ناراحتیها ، دوست داشتن ها ، آرزوهام .... ولی عجیب بود چرا غصه هام در برابر این نفس کشیدن  داره رنگ می بازه ؟!... و دیگه آرام آرام پوچ به نظر می رسه ... انگار هیچ یک از اونها دیگه برام به جز همین به سختی نفس کشیدن مهم نیود...

تو اون لحظه کوتاه ابتدا باورش سخت بود ولی داشت باورکردنش  برام راحت میشد  که هیچ کدوم از اون همه مسائل بزرگ زندگیم  دیگه  الان برام  به اندازه این  نفس راحت کشیدن مهم نیست دیگه دنبا و همه مسائلش برام کوچک و بی ارزش شده بود....

خیلی حیرت کردم  حالا داشت یواش یواش اعتقادانم به خدا و قبر و قیامت به یادم می آمد و خدا رو با همه عظمت و عنایتش حس میکردم واینکه همین نفس کشیدن رو که هیچ وقت به حساب نمی آوردم چقدرنعمت و  رحمت بزرگیه یعنی  فاصله مرگ وزندگی  همین دم فرو بستنه شدنه...ترسی سرد وجودم رو داشت  پرمی کرد ترس از اینکه دیگه نتونم نفس بکشم !...   به ذهنم آمد راستی اینکه چطور میشه روز قیامت هیچکس وهیچ چیزی دیگه برای آدمهای به محشر آورده شده مهم نیست ،همین طوریه؟!...... آخ خدا جون چقدر دوستت دارم .......
دیدم تاب و طاقت ادامه این حالت رو ندارم حوله رو از صورنم برداشتم  نفس عمیق و راحتی کشیدم چقدر لذت بخش وشیرین بود.... نگاهم  به اطراف افتاد با اینکه همه چیزها  تکراری بود  دیدم همه  اون اشیاء انگار یک جلوه دیگه ای برام پیدا کردند  به فکر فرو رفتم  حالا چقدر خدا و رحمتهاش برام عزیزتر شده بود  راستی چقدرما آدمها ، خدا و عنایتهایش رو ، زود فراموش می کنیم ؟!....
 بعد یاد این آیه قران افتادم «و اذا مَسَّ الانسان الضُرُّ دعانا لِجَنبه أوقاعِداً اَوقائماً فلمّا کشفنا عنه ضُرَّه مرَّ کَأن لم یدعُنا إلی ضُرٍ مَسَّه، کذلک زُیّنَ للمسرفین ما کانوا یعملون>
 و هرگاه آدمی به رنج و زیانی در افتد همان لحظه بهر حالت باشد از نشسته و خفته و ایستاده، فوراً ما را به دعا می‌خواند. آنگاه که رنج و زیانش برطرف شود باز بحال غفلت و غرور چنان باز می‌گردد که گوئی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنج خود نخوانده،‌همین کفران و غفلت است که اعمال زشت تبه‌کاران را در نظرشان زیبا نموده است.» سوره ی یونس،‌ آیه ی 12:


.....با این حرکت عجیب وشاید غیر طبیعی ،امروزم  خیلی بیشتر ازهمیشه  رنگ خدا به خودش گرفت ، انگار ما آدمها نیاز داریم  تا با  به اتفاقی در زندگی ، بفهمیم در کجای زندگی قرار داریم ، شاید دست از گردنکشی هایمان برداریم و طوق بندگی  حق رو دوباره به گردن اندازیم ......


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/8/30 ] [ 4:35 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]


                                        بسم الله الرحمن الرحیم


در همسایگی ما شخصی است  که گاهی اوقات به ویژه صبحها هنگام رفتن به سر کار با وی بر می خورم و با سلام و علیکی به رسم همسایگی ، به سمت محل کار روان میشویم و چون بخشی از مسیر کارمان مشترک است با گپ وگفتی مختصر در باره مباحث روز ، این مسیر را همراهی میکنیم
انسان موقریست  نگاهی پر نفوذ و احترام آوری دارد با اندکی دقت در چهره به ظاهر آرامش  ،میتوان غبار غمی کهنه و عمیق را از میان خطوط ظریفی که زمانه بررخش نقش زده  ملاحظه کرد  و شاید دیدن این چهره غم آلود کنجکاوی هرکسی  را برانگیزاند
 پس از مدتها ، دل به دریا زدم و امروز  داستان این چهره همیشه اندوهناک  را  از او پرسیدم لحظه ای کوتاه ساکت بود وسپس مودبانه نگاه فریاد گرش را به چهره ام دوخت با  اندکی تامل  همراه با اکراه  گفت : سالهاست که  غم با من هم قرین و باهمه  سنگینیش وجودم را پر کرده است ومرا درخود فرو برده ، اندوهی  که همه جوانیم را خورده وهر گونه امیدی را ازمن  با بی رحمی   به یغما برده است  دلواپسی  دهشتناک که حتی اندیشیدن به آن شاید  هر آدمی را از زندگی سیرو زمین گیر میکند .....
ازم پرسید شده آرزو کنی که ای کاش  خودت و هیچکسی جای تو نباشد ؟! با اندکی مکث گفتم نمیدونم
نگاهی کوتاه به من افکند که با وجود کوتاهی نگاهش  میشد سوزش شراره های غم را که از دیدگانش شعله می کشید حس کرد و گفت همواره از خالق رحمان می خواهم که هیچ بنده ای را چون من به این رنجش سخت مبتلا نکند ..... 
باز منتظر ماندم که ادامه دهد ولی سکوت کرد سعی کردم قیافه متفکرانه ای به خود بگیرم و با بیان اینکه حکما  گفته اند درد دل کردن موجب سبک شدن انسان وگره گشایی میشود تلاش کردم تا وادارش کنم که شاید راز سر به مهرش را بگشاید ولی سکوتش همراه با احترام نصیبم بود
با اینکه می بایست از هم جدا شویم ایستادیم و اینبار  در نقش آدمهای دانا  طبق معمول مرسومم هر چه که نصیحت  بلد بودم برایش گفتم  از توکل و فضل خدا و عنایت حق .....
سرش پایین بود و گوش میکرد پیش خود فکر کردم اکنون صندوقچه دل می گشاید از راز سر به مهرش ، برایم میگوید ولی در انتها باز نگاهی گذرا به من کرد  میشد برق اشک را که در میان  کاسه چشمانش موج می زد  دید دستش را برای خدا حافظی به سمتم دراز کرد و با لبخندی تلخ بیتی را زمزمه کرد
 عمم نهله که مو تنها بمونم     مریزاد بارک الله ، مرحبا غم......
و خداحافظی کرد ....از آنهمه اندوه و و دل گویه  کوتاهش به شدت دلم گرفت   که چرا باید در جهان  پهناور هستی   سهم  انسانی  از غم اینهمه بیش از دیگران باشد.....


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 92/8/27 ] [ 5:18 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]


                                                بسم الله الرحمن الرحیم

عاشورا با همه مصائب واقعه اش ،درس ها و عبرتهایش در گردش زمان  از راه می رسد... نیک که  گوش  سپاری  می توانی هنوز فریاد هل من ناصرینصرنی   حماسه آفرین عاشورا را از پس بیش از 1300 سال به
جان بشنوی  که من وتو  را به یاری خود  می خواند.... به یقین میدانی  که آن یاری خواستنش نه برای حفظ جان خود بلکه  برای احیای  دین خدا بود چون حسین ع  خود مظهر دین خداست ....
 آری  فریاد آیا کسی هست که مرا یاری کند ؟  همچنان در حلقوم زمان جاریست  چرا که  تاریخ هر روزش عاشورا و هر سرزمینش کربلاست یعنی همچنان دین خدا یاری گر می طلبد ...
 درهنگامه  بی یاوری دین ، دستان علمدار کربلا را برای واژگونی پرچم حقیقت طلبی حسین ع  از قفا بریده اند تا شاید  علمدارکربلا را دیگر دستی برای نگهداری پرچم لشگر حق خواهی حسین ع نباشد....  پس مبادا علمداریک دست  امروز حسین ع که پرچم حقانیت دین خدا را در کربلای ایران به اهتزاز در آورده  بی یاور بماند....

 

مطلب مرتبط: اسرار محرم

تاسوعا و عاشوراهای حسینیه بهرام اتر


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 92/8/20 ] [ 11:33 صبح ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]

                               

                                         بسم الله الرحمن الرحیم

دولت یازدهم واعضای کابینه اش  به  روزهای پایانی  وعده صد روزه انتخاباتی برای حل مشکل معیشتی نزدیک می شوند در حالی که  هیچ تلاشی  از آنان در این راستا دیده نشده است  و
این داستان بیشتر  به فاجعه بی حیال مشکل مردم  می ماند !! آقایان ، اکنون با همتی مضاعف  در سیاه نمایی میراث اقتصادی دولت دهم به رقابتی بی بدیل پرداخته اند !
دولتیها این روزها با ظاهر شدن در مجامع عمومی  در توجیه  نا توانایی هایشان برای  تدبیرامور چنان دروغهای شاخداری را بر زبان می رانند که هر منصفی با شنیدن آن چارشاخ می برد!!!!  که یکی از دسته گلهاِی دولتیها همین روایت متفاوت  میزان موجودی صندوق توسعه ملی از 18 میلیارد تا 100 میلیلرد دلار است!!  یا حاشا کردن تاثیر مسکن مهر و...
در نگاهی عمیقتر به عمل کرد دولت میتوان دید   تنها کار دولتیها در این مدت درو کردن مسئولان قبلی با کلید !! و لغو کردن  مصوبه های  دولت قبل است  که این ملغی کردن ها فقط  مشکلات موجود را فربه کرده است
 می توان چشم بسته برخی از اخبار روز را  پیش بینی کرد چرا که هر کدام از وزیران ومسئولان دولت  با ادبیاتی یکسان با این مضمون" متاسفانه مشکلات فراوانی ازدولت قبل دراین بخش ایجاد شده که نیاز به اصلاح جدی دارد و داریم تلاش میکنیم که این مشکلات را بر طرف کنیم " به عقده گشایی می پردازند! وتنها راهکار ارائه شده از اکثر  وزراء تیکه کلام معروف " آزاد سازی قیمتها "ست
 انگار دولت ناکامی و رسوایش در حوزه دیپلماسی و رودست خوردن از غربیها را اکنون با تخریب حیثیتی دولت دهم  وانتقام گیری از قشرهای مجروم جامعه با ایجاد گرانی چاره می داند!
البته عقده های برجامانده بر دل اصلاح طلبان سکولار و ورشکستگان فتنه اکنون در فضای شعار امید  دولت به شکوفایی استعدادهای منگل  عقب مانده منجر شده است  تا با بی هویت نشان دادن ملت و فرهنگ ایرانی  تاج گل بر شاخ بی خردیهای دولت یازدهم آذین  بندند ....

شاید نباید از اینهمه حماقتها گفت و باید فقط آتش فروخورد ......


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 92/8/6 ] [ 5:37 عصر ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]

 

                                                 بسم الله الر حمن الرحیم

دولت یازدهم که با وعده حل مشکلات اقتصادی در برنامه کوتاه مدت صد روزه  و بلند مدت یک ساله پای به میدان زمامداری گذارد در عمل شیوه ای را در پیش گرفته که انگار تنها در برابر  بخش خصوصی متنعم از رانت درکشور تعهد دارد
بررسی عملکرد دولت در بخش اقتصادی در چند ماه گذشته نشان میدهد دولت ضمن رها کردن نظارت بر بازار وتولید  به دنبال قانون زدایی برای آزادی عمل بیشتر بخش خصوصی فعال درواسطه گری و دلالی برای سر کیسه کردن مردم است !
تلاش دولت را می توان دربخش اقتصادی اینگونه عنوان کرد
1- بی توجهی به طرح مسکن مهر وتعهدات پیمانکاران آن
2- رکورد زنی در افزایش نرخ نورم تا بیش از 40 درصد
3-  حمایت از افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی !!
4- تلاش برای حذف طرح شبنم و ایران کد ( یعنی آزاد سازی قاچاق کالا و گرانفروشی)
5- تلاش برای حذف مقررات گمرکی  ( در جهت واردات کالاهای لوکس و.... و صدمه دیدن تولید داخل)
6- حمایت از بدهکاران بزرگ بانکی و حذف ممنوع الخروج بودن آنها  
7- حذف تعهدات ارزی صادر کنندگان کالا
8- بخشودگی جرایم کار فرمایان
9-تلاش برای حذف سه دهک از یارانه بگیران
10...............
اندکی واقع نگری در عملکرد دولت نشان می دهد که این کابینه به جای کار وتلاش اقتصادی با امیدی نافرجام!  راه سهل الوصول گشایش اقتصادی را در گدایی کردن روابط با غرب جستجو می کند.....


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 11:35 صبح ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]



                                      بسم الله الرحمن الر حیم

رسانه ها از چند روز گذشته  گمانه زنیهای فراوانی را برای  مذاکرات  امروز 5+1 با ایران  ارائه کرده اند که از این میان  تعداد اندکی  ، بخشی از واقعیتهای نتایج مذاکره را شفاف تر تحلیل  کرده اند
هرچند برای بیان  نتایج این مذاکرات شاید اندکی زود به نظر برسد ولی با نگاهی به پیشینه این گفتگوها می توان دریافت که پیش بینی نتایج نشست جدید مذاکرات هسته ای چندان به دور از ذهن و واقعیت نخواهد بود وساده به نظر می رسد
متاسفانه از زمانی که سیاست خارجی کشور در مناظرات نامزدهای ریاست جمهوری به چالش کشیده  و جرقه نخست آن به صورت رسمی از مناظرات سال 88 زده شد این ماجرا به فتنه  و سخت شدن  سریع مواضع تعدیل شده غرب در قبال ایران و به  اجرای تخریمها انجامید
 ضربه بعدی به سیاست خارجی ،بار دیگر در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم رخ داد که نامزدهای تحول یافته و دورشده از مواضع امام ورهبری  روند زیر سوال بردن و تضعیف مواضع نظام در قبال مذاکرات را ادامه دادند وندانسته با وادادگی سیاسی آب  به آسیاب دشمن ریختند و موجب دلیر شدن دشمن گردیدند

نتیجه آن  هم پس از انتخابات با وجود امیدواری دولت یازدهم به کم شدن تحریم با افزودن تحریمهای جدید در کنگره آمریکا آشکارتر شد
واقعیت اینست همانطور که بارها امام راحل ورهبری معزز تاکید فرمودند دشمنی غرب با ایران به واسطه بهانه هایی چون موضوع هسته ای ویا حقوق بشر و امثال آن نیست بلکه آنها به دنبال تغییر ماهیت استکبار ستیزی نظام و خفه کردن ندای  حق طلبی  مظلومان جهان ،عدالت و اسلام خواهی در ایران  هستند و این ندای بیداری اکنون فقط از رهبری  ویاران معدودش درجهان طنین انداز است که خیال مستکبران عالم را آشفته  میکند  
  آری واقعیت اینست که تا زمانی حق گویی وحق خواهی  همراه با صداهای متفاوت  از
ایران به گوش دشمن برسد و دشمن به این صدای متفاوت امیدوار باشد نه تنها  تحریمها را کم نمیکند بلکه فشارهای اقتصادی سیاسی بر ایران را افزونتر خواهد کرد

 شاید این توضیح لازم باشد صدای متفاوت همان صدای شیفتگان دنیای غرب و تازه به دوران رسیده ها یا مرعوب شدگان اهالی سیاست و نوکیسه گان در دل نظام است که برای  حفظ دنیای اشرافی  خود اعم از سر مایه ها ، املاک ،سهام  و ویلاهای خود در کشور  و آرامش داشتن در سفرهای خارجی و تفریحی خود وخانواده ، راهکار را در سر تسلیم فرود آوردن برابر مستکبران و گذشتن ازاصول و ارزشهای انقلاب اسلامی می بینند  و استکبار  با شنیدن این صداهای ذلیل امید به براندازی نظام می یابد و همت وتلاش خود را در افزودن فشارهای سیاسی اقتصادی به کار می بندد تا شاید  با کمک این صداها ی متحول شدگان ، بتواند ثابتین بر آرمانهای انقلاب اسلامی را در خطر سقوط قرار دهد....

با این مقدمه یاد شده که از دید بسیاری شاید شعاری وغیر واقعی به نظر برسد اما این موضوع  از حقایق سیاسی جهان امروز است لذا خیلی ساده وراحت می شود پیش بینی کرد که نتایج این مذاکرات همچون گذشته دستاوردی جز استمرار روند مذاکرات ندارد و فقط منجر به  تحریم است مگر دشمن صدای متفاوت نشنود یا دست تسلیم دولت در برابر غرب بالا رفته باشد .......


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 92/7/22 ] [ 11:56 صبح ] [ سید مهدی تائبی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سالهاست مینویسم اما از زبان دیگران برای شما......، بازهم مینویسم ....از زلال دل
موضوعات وب
لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 104475