زلال دل | ||
خبرنگارمظهر قلم ، امروز را روز خبرنگار نامیدند تا شاید فرصتی برای یاد کردن و تقدیر از کسانی باشد که با تحقیق و قلمشان آگاهی را به مردم ومسئولان هدیه می دهند برخی گلایه هایم را نوشتم ولی به حرمت قلم پاکشان کردم [ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/5/17 ] [ 9:1 صبح ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
حقیقت و ماهیت واقعی اصلاحات چیست؟ در مبانی علوم سیاسی براساس آموزه های دموکراسی غربی آمده است حاکمان برای حفظ قدرت نیاز به برخی تغییرات ظاهری در حکومت دارند که اجرای این تغییرات را رفورم می نامند . در واقع اصلاحات ، رفورم یا تغییر ، حرکتی تاکتیکی از حاکمان در تقابل با حرکت های انقلابی وبرانداز مردم ناراضی از اوضاع موجود نظام حاکم است . در آن سالها پس از پایان جنگ واصلاح قانون اساسی و روی کار آمدن دولت نخست هاشمی ، باز سازی بنیانهای اقتصادی آسیب دیده از رژیم گذشته و جنگ آغازشد در این میان اندیشه های اقتصادی نو ظهور صاحب نظران و دولتمردان برای برون رفت از محدودیتها ومحرومیتهای اقتصادی زمان جنگ و به اصطلاح برخوردار شدن مردم از مواهب ، بروز بیشتری یافت و موجب رونق گرفتن اندیشه گذار از اقتصاد دولتی به بازار یعنی نماد بخش خصوصی گردید برای فراهم شدن بستر این گذار ، سیاستگذاریهای مقطعی برگرفته از نوعی حاتم بخشیهای دولت به اجرا گذارده شد که ایجاد بورسیه های تحصیلی در اروپا به ویزه درانگلیس برای برخی از مدیران و اساتید جدید مراکز علمی و واگذاری انحصاری برخی واردات یا صادرات کالا به افرادی خاص از این جمله است یا افراد می توانستند با ارائه طرحی تولیدی با کمک 70 درصدی دولت اعم از تامین زمین و تسهیلات مورد نیاز واحد تولیدی به اصطلاح سرمایه گذاری داخلی کنند البته استمرار این روند با توجه به نبود نظارت و خلاء های قانونی موجب شد تا برخی از افراد دست اندر کار سیاستگذاریها در دولت به صورت مشارکتی با افراد مورد نظر وارد میدان فعالیتهای اقتصادی و جزو استفاده کنندگان از تسهیلات کلان دولتی در طرحهای اقتصادی شدند هر چند حاتم بخشیهای دولت سازندگی چندان در به ثمر نشستن طرحهای تولیدی وشکوفایی اقتصادی توفیقی نداشت ولی بر اساس همین نوع سیاستگذاریها سرمایه داران جدید با کمک دولت شکل گرفتند یعنی شکلی از نئو فئودالها و نئو بورژواهای جدید و ریشه دار در برخی از دستگاهها با ماهیت اریسنوکراسی واشرافی گری در دوره دولت پنجم پایه ریزی و در دولت ششم هویت گرفت به عبارتی همان مدافعان اقتصاد دولتی با ورود به فعالیتهای خصوصی در اقتصاد کشور با استفاده از رانت وانخصار اندک اندک با چشیدن طعم برخورداری از مال ومنال، با همراهی دکترهای بورسیه ای در غرب ، به دنبال سازو کاری بو.دند تا آنها را بر اریکه ثروت وقدرت حفظ کند پس شعار ضرورت توسعه خصوصی سازی را به منویات خود نزدیک دیدند و آن را سر لوحه کار خود قرار دادند دراین میان تذکرات حکیمانه رهبری مبنی برضرورت برخورد با فساد و نیز اتمسفر کشور ، از نارضایتی مردم از روند مشی اقتصادی اجتماعی جدید و گسترش بی عدالتیها خبر میداد از طرفی نو کیسه گان اریستو کرات ، شعارهای نخست خود در دوران انقلاب ودفاع مقدس را با منش جدید اقتصادی خود مغایر دیدند و حتی این ارزشها را مانعی برای برقراری ارتباط با دنیای غرب و حرص و آز بیشتر مادی خود دانستند لذا در سدد برآمدند علاوه بر توجیه رفتار اریستوکرات خود مواضع انقلاب اسلامی را استحاله کنند پس در قالب کارگزاران یا همان اریستو کراتها، شعار تقدم توسعه اقتصادی برعدالت اجتماعی را سردادند و تفسیر جدیدی از دین ارائه کردند که برمبنای آن اسلام هیچ مغایرتی با رفاه زدگی یا همان ثروت اندوزی ندارد سکولاریسم به مذاقشان سازگار آمد و به فرافکنی افکار خود پرداختند و می اندیشیدند تا چگونه نگاه جدید خود را به جامعه تسری دهند از طرفی وجود رهبری و بخش تاثیر گذاری از مردم پایبند همان ارزشهای نخست انقلاب اسلامی را خطری برای حفظ خود در بدنه حاکمیت میدیدند واز سوی دیگر فشارهای خارجی برای تغییر ماهییت ارزشی نظام، نوکیسه گان متنعم ازوضع فعلی را از آینده خود مرعوب میکرد پس با بهره گیری از آموزه های لیبرالیستی غربی به خیال خود تلاش کردند بارشوه دادن افکار آزادیهای مغایر با ارزشهای انقلاب اسلامی به مردم با احتمال اینکه مردم و دولتهای غربی از این گشاده دستی آنها در کنار گذاردن محدودیتهای دینی و بها دادن به آزادیهای فردی، حوششان آید تا شاید اشرافیت جدید بتواند حاکمیت خویش را تحکیم بخشند لذا اریستوکراتهای کشور با الهام گرفتن از مفهوم رفورم در لیبرالیسم غربی در دولت ششم و هفتم اصلاحات یا تغییر را سر لوحه کار خود قرار دادند البته آنها نه با تغییر صوری ایجاد رفاه عمومی بلکه با هدف تغییر مبنایی یعنی تغییر قانون اساسی و بی اثر کردن نقش رهبری و تهی کردن ارزشهای انقلابی در مردم پا به میدان استمرار حیات خویش با ماهیت جدید اصلاحات نهادند طبقه اشراف جدید با شعار بسط آزادی فردی و سیاسی به دنبال تغییر در ماهیت فرهنگی و اعتقادی جامعه و کمرنگ کردن ارزشهایی چون عدالت طلبی و برقراری ارزشهای الهی در جامعه بوده است که به شکر خدا تا کنون ناکامی های فراوانی را داشته اند واکنون با نزدیک شدن به ماه های پایانی دولت دهم و گسترش فضای اختلافی قوا فرصتی مهیا کرد تا نفس به شماره افتاده ی فتنه گران اندکی مجال یابد تا با رقه ی امید به حیات را در دل صاحبان فتنه دوباره جاری کند تکاپوی ورشکستگان سیاسی اصلاحات در اخبار محافل و شب نشینی هایشان نشان دهنده عزم دیگر فتنه برای چنگ اندازی به دولت یازدهم است. در مجموع باید گفت واژه اصلاحات در کشور در بی ایمانی و نوع نگاه مادی پرست و نداشتن درک واقعی از اسلام یابه عبارتی سعی در دین گریزی ، افکار سکولار و رفتار لیبرال ماب ، شیفتگی به دنیای غرب و توجه به خواسته های نفسانی و قدرت طلبی مدعیان اصلاح طلبی ، ریشه دارد [ یادداشت ثابت - شنبه 91/4/25 ] [ 4:58 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
پس از ماجرای فتنه و بی اثر شدن قشون کشی خیابانی درسال 88 گردانندگان این حادثه سخت، توطئه نرم خویش را در سه سال گذشته استمراربخشیدتد و با افزایش ایادی خود در بنگاه های شایعه پراکنی الکترونیک و مطبوعاتی ،مرحله دوم نقشه ی شومشان را به اجرا گزاردند و آن سناریوی اختلاف افکنی در صفوف مدعیان اصول گرایی و فراهم کردن بستر خنثی سازی تلاش های دولت نهم در جهت سازندگی کشور برای انتقام گیری از نظام بود. منحرفین واقعی از آرمانهای نظام اسلامی ، پس اربابان مرحله نخست فتنه با الهام از همان نقشه ی مقدماتی آغاز فتنه یعنی منحرف و دروغگو خواندن دست اندرکاران حلقه نخست دولت ، برای فریب اذهان مدعیان تلاش بیشتری کردند، تا با یاری گرفتن از نقاط ضعف آنان یعنی ساده انگاری ،بی تقوایی و تنگ نظری بخشی از اصولگرا نمایان توانستند حتی با در اختیار گرفتن دکه های خبر رسانی اینترنتی همین مدعیان که خواستگاه شکل گیری شان نیز برای مقابله با فتنه بود ، اکنون همسو با فتنه گران ، دولت را در مضان اتهام انحراف کامل قرار دهند. البته ناگفته نماند شاید بیان برخی از مباحث مشکوک از زبان اطرافیان احمدی نژاد را بتوان در همین راستا ارزیابی کرد که آنها هم با تحریک همین فتنه گران مطالیی بر زبان راندند تا سناریوی فتنه جویان با شبهه افکنی کامل شود در نهایت آنچه که امروز شاهدیم اختلاف عمیق میان قوا با محدود نمودن اختیارات و بی اقتدار کردن دولت و گره اندازی در امور کشور و در نهایت فلج شدن استمرار برنامه های اقتصادی دولت نهم در دولت دهم است فتنه خواهان با سوءاستفاده از فضای اختلاف ودر گیری با همیاری صاحبان زر و زور به تذویر پرداختند وسناریوی گرانی های دروغین رااز آبان ماه سال گذشته به بهانه تحریم کلید زدند و انگشت اتهام این گرانی را هم به کمک به آدرس غلط افتاده های مدعی اصول ، به سمت دولت نشانه رفتند وموجب شدند تا کار مبنایی دولت نهم در کاهش سود بانکی رادر دولت دهم دوباره به قبل برگرداندند تا علاوه برتثبیت نرخ تورم 20 درصدی سالانه و محروم کردن قشرهای مختلف مردم ار تسهیلات ، تنها رانت خواران بتوانند از وامهای کلان بانکی سوءاستفاده کنند ونیز دولت را از ادامه فاز دوم هدفمندی با ایجاد گرانی کاذب باز داشتند البته باید اذعان کرد بی بصیرتان وساکتین فتنه دراین برنامه ریزی خواسته یا نا خواسته نهایت همراهی را با فتنه جویان داشته اند سکوت سنگین مجلس ودستگاه قضا در مقابله با عوامل گرانی که تنها به سوال از دولت بسنده کرده اند وهمچنین بی رمقی دولت در برخورد با مافیای فدرت وتروت به علت محدود شدن اختیاراتش از جمله دغدغه های امروز مردم است که پاسخگویی مسئولان دستگاه های سه گانه را می طلبد درمجموع اکنون فتنه گرایان با دستیازی تقریبی به اهداف پلید خود باغرورآشکارا ابراز میکنند که ما گفته بودیم این دولت نمی تواند!به عبارتی در این ماجرا بر سر اصولگرا نمایان و مدعیان آن کلاه گشادی رفته است که اگر نبود درایت و رهنمود های حکیمانه ی رهبری شاید تا کنون طومار دولت دهم را با سرنوشت بنی صدر براساس نامه بی سلام ! به هم پیچیده بودند. [ یادداشت ثابت - شنبه 91/4/18 ] [ 6:3 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
رئیس جمهور در مقام پاسخگویی در مجلس حاضر شد و پاسخهایی شوخ به سوالاتی شوختر داد که سوال کنندگان را بیش ازآنکه قانع کند شاید برآشفت [ چهارشنبه 90/12/24 ] [ 4:31 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
طرح سوال از رییس جمهور که حدود دوساله به صورت جدی بخش مهمی از وقت مجلس رو بخودش اختصاص داد احتمالا قراره که آمال وآرزوی دیرین منتظران سوال ، بلاخره چهارشنبه تحقق پیدا کند [ دوشنبه 90/12/22 ] [ 11:21 صبح ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
زیبائیهای خلق شده از اراده ملت در 12 اسفند 90 بسیاره اما یکی از آن زیبائیها شکست شعار تحریم انتخابات دربرابر عزم مقتدرانه مردم فهیم میهنمان است برام جالب بود بیشتر کسانی که درعرصه سیاسی داخل درقالب اصلاح طلبی شعار میدهند تا روز قبل از انتخابات برطبل شرکت نکردن در انتخابات وبی تاثیر بودن آن دیوانه وار میکوبیدند وگوش فلک را از فرمایشی بودن روزهمبستگی ملی می آزردند ولی در روزجوشش معرفت ملت ، همین مدعیان براساس خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو برای خالی نشدن بستر عرضه خود درآینده ، آرام وخزنده خود پای صندوقهای رأی حاضر شدند چرا که برخلاف تصور ناقص آنان امت بصیر و خواستار نظام با جلوه گری شعور حضور ، خط بطلان بر ترسیمهای غلطشان کشید و آنان ناخواسته برای عقب نیافتادن از قافله مجبور به خودنمایی در شعب اخذ رأی شدند برام جالب تر ازهمه حاضرشدن عموی تئوری ساز به اصطلاح اصلاحات درپای صندوق رأیه ، که البته خود وی را نیز باید پدرسوفسطائیان ! و یا استاد نحله عوام فریبان ایران دانست یعنی صادق زیباکلام ! وی تا قبل همه پرسی در نفی انتخابات داد سخن میداد ولی خود در پای صندوق رأی عکس می اندازد . بد نیست بخشی از سخنان سفسطه آمیز او را درمناظره با جناب رسایی در اینجا ببینید. (زیباکلام: من هرچه نگاه میکنم، میبینیم انتخاباتی که در جمعه داریم، این خصلتها را ندارد و اینطوری نیست که ما در روز جمعه بتوانیم نظر خود نسبت به مسئولان را با رأی دادن به نامزدهای مخالف بیان کنیم. در روز جمعه اتفاق خاصی نمیافتد شاید این نوع نگاه نشان دهنده برخی مکنونات مدعیان اصلاح که همان فتنه گری وعوام فریبی است باشه ........ [ یکشنبه 90/12/14 ] [ 4:57 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 90/12/4 ] [ 8:50 صبح ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
ایزد را سپاس که هنوز در سرزمینم جانهای آکنده از رحمتش به شکرانه نعمت نظام اسلامی ، بر سجاده عشق فریضه حضور افامه میکنند [ یکشنبه 90/11/23 ] [ 11:18 صبح ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
شکل گیری گروها واحزاب متعدد در آستاته انتخابات ازجمله رویدادهای تاریخی است که در بیشتر انتخابات کشور تکرار شده است البته این پدیده درتاریخ بیش از یکصدسال اخیر یعنی از مشرو طه تاکنون به گونه ای تکرار شد که در ادبیات سیاسی معروف شد به اینکه هرکسی از خانه اش قهر میکند میرو د حزب تشکیل میدهد شاید تفوذ این ادبیات در سیاست وعملکرد سطحی این احراب وگروه ها در ایران موجب شد تا هیچگاه حزبی در ایران از ثبات و جایکاه مناسب برخوردار وصاحب نفوذ نشود و اکنون در آستانه انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی بازهم شاهد افزایش روزافزون این گروهها با نام های مختلفیم که بخشی ازآنان دارای مبنای فکری دقیق وریشه ای سالم با اهداف متعالی هستتد وبرخی با مبنای ناقص وفکری منگل واهداف مادی شکل گرفتند از جمله مصادیق مورد دوم میتوان به گروه به اصطلاح تازه سراز تخم درآورده یابه عیارتی جوجه کاکلی اشاره کزد که بانام جبهه منتقدان دولت صیحه کشان اظهار وحود کرد این به دوران رسیده که حبهه اصولکرایان او را به علت فقدان نگرش ارزشی نپذیرفت ودارای شاخصه های اصولگرایی ندانست برای اثبات قهر کردنش به طرفة العینی گروه ناقص الخلقه جبهه منتقدان دولت را تشکیل داد البته در حرف و بدون طی کردن مقدمات قانونی که حتی عنوان این گروه نشان از پوپولبیستی بودن اهداف یعنی عوام فریبانه موضع گیری کردنشان دارد [ سه شنبه 90/11/18 ] [ 1:38 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
یادمه یه روز عزیزی ازم پرسید چرا هروقت سکوت میکنی بعدش میگی نمیدونم ؟ خندیدم وبه شوخی گفتم بازم نمیدونم چون که نمیدانمهای من چه بسیارست ولی حقیقتش اینه که این رفتارهای غیر قابل هضم وعجیب آدمهاست که نمیتونم بفهمم ! میخوام این چراهایی رو که منو به نمیدونم میرسونه باهاتون در میان بگذارم نمیدونم شاید شما بدونید ، چرا بعضیها با نثار همه مهرو محبتشون به دیگران ، بی وفایی وخیانت دریافت میکنند ؟ چرا بعضی آدما هنر دلشکستن و خوب میدونند ولی د ر بدست آوردن دل دیگران بی هنرند ؟ چرا اینهمه مدعی زیاده واهل عمل نیک کم؟ چرا اونایی که دوست دارند بهترین رفتارها باهاشون بشه ولی خودشون بادیگران رفتار خوبی ندارند؟ چرا بعضیها انتظار دارند از همه حرف راست بشنوند ولی خودشون کمتر راست میگن ؟ چرا اونایی که از رفق ومدارا دم میزنند ولی برای از میدان به در کردن حریف از هرگونه پلشتی کوتاهی نمی کنند ؟! چرا اونایی که حرفاشونو با صداقت و راستی شروع میکنند بادروغ و بهتان به پایان میبرند ؟ چرا راحت بدون دلیل وسند دیگران رو متهم میکنند وخودشون رو پاک و منزه میدونند ؟! چرا بعضیها راحت دیگران رو مسخره میکنند ولی از به سخره گرفته شدن میرنجند ؟ کوچکترین عیب وقصور دیگران رو بزرگنمایی میکنند ولی بزرگترین تقصیرهای خودشونو توجیه میکنند ؟ چرا بعضیها خرابکاریها رو از بالا میدونند و خودشون خلاف های آشکارمیکنند و ایرادی هم نداره ؟! یا به عبارتی کمتر به قانون و مقررات پایبندند وبی قانونی رو به بالادستیها نسبت میدهند ؟ چرا برخی همه روکلاُش و کلاهبردار میدونند ؟ چرا هرکس مهربانو منصفه برخی اونارو احمق وبی تدبیر خطاب میکنند ولی یکی که برخوردش تند و بی ملاحظه هست ازش حساب میبرند وکارشو درست میدونند ؟ و چراهای فراوان دیگر که از حوصله تون خارجه به هر حال فکر میکنم پاسخ همه این چراها توی یک جمله خلاصه میشه این دسته آدمها به خدا و روز حساب و کتاب ایمان واقعی ندارند پس برای خودم وشما آرزو میکنم جزواین دسته آدما نباشیم بگذریم آره توی این مواقع هست که می فهمم که بیخود نمیگفت ازدیو و دد ملولم وانسانم آرزوست ، نمیدونم..........
[ پنج شنبه 90/11/13 ] [ 1:45 عصر ] [ سید مهدی تائبی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |